گذر
صبح که به یکی از آشناها نگاه سردی انداخت و گفت امروز روز معلمه، یخ کردم،
یه لحظه روز تولد خودم و انتظارهای هر ساله ام یادم افتاد،
باید کاری می کردم،
فوری تلفن رو برداشتم،
:: سلام دخی!، یه کار ازت بخوام واسم می کنی؟!
دخی کمک کرد و یه هدیه براش خریدیم،
حس خوبی بود،
عصر به یکی دیگه از آشناها گفت دخترم ( دخی ) امروز رفته بازار، احتمالا برام یه هدیه گرفته باشه.
قلبم ریخت،
مطمئن شدم که امروز براش چقدر مهمه، چقدر مهمه براش که هنوز معلم بخوننش،
و البته حق می دم، سی سال کم نیست،
و کمی خوشحال از اینکه بیکار ننشسته بودم،
رفتم و هدیه اش رو اوردم و با یه تبریک دادم دستش،
( ترسیدم بغلش کنم، عادتمه گاهی بی دلیل هم بغلش می کنم، اما امروز نشد، یعنی واقعیت اینه ترسیدم بزنم زیر گریه، حالم خوش نبود، نیست و ممکن بود یه بغل کوچیک و اشک های گاه و بی گاهم تمام شیرینی لحظه رو ازمون بگیره )
خوشحالم از خوشحالیش،
و چقدر قشنگ بود وقتی هدیه اش رو به دیگران نشون داد و با افتخار از روزش گفت،
روزت مبارک معلم.
معلم بی ارزش اینجا زیاده..
کیا
بعضي معلما هيچ وقت از ياد آدم نميرن
نشكن رضا
بنويس
زندگي كن
همه چيز هنوز ادامه داره
واقعا زحمت ميكشن معلما , خوب شده يادت نرفته
اینم یه تیکه دیگه به من !
که روز تولدت رو یادم رفته بود!!!
من چه کار کنم آخه همیشه فکر میکنم دوازدهمه !
من چه کار کنم که مثله این معصومین دو تا روایت تولد داری!
در ضمن سعی کن قوی تر باشی.
به قول علی زندگی ادامه داره.
…
سلام دوست عزیزم رضا.
من طی دوران تحصیلم یه معلم معارف اسلامی یا همون دینی داشتم که بدترین معام و بدترین فرد زندگیم بود و با اینکه سالها از اون دوران میگذره ولی هنوز اون تنفرم ازش کم نشده.اون باعث دانشگاه نرفتن خیلی از دوستام / از کار بر کنار شدن بعضی معلمان / و خراب کردن بسیاری از آینده های همکالسی هایم شد و فکر نمیکنم که هرگز بتوانم او را ببخشم…روز معلم روز زیبایی است ولی کاش هرگز سبب یاد آوری چنیین خاطرات بدی برای کسی نشه.
راستی تولذتون هم مبارک…
نمي دونم اين چند روزه چرا اينقدر گيج مي زنم !
رضا جان تولدت مبارك
گرچه دوست داشتي يكي ديگه اينو بهت بگه
ولي چون مثل خودم ارديبهشتي هستي
واسه همين گفتم !
راستي يه سر هم به وب ما بزنم تا تو دفتر خاطراتمون بنويسيم كه رضا هم به وب ما سر زده
مرسی علی جان ولی من نگفتم تولدمه
فقط یه مثال زدم
تولدم هفت اسفنده که گذشت و …
ولی بازم متشکر
در مورد وبلاگت
اول اینکه افتخار دادی اومدی اینجا
قبلا دیدمش و جز گوگل ریدرم هم هست
آهان پس اين بهبد كه تو وبش معركه گرفته روز تولدت رو يادش رفته بود 😀
اینقدر گیچ میزنی که مردم بهت تبریک تولد گفتن !
مثلا این نوشتنت بود که همیشه میگی من آدمی هستم که بیشتر میتونم بنویسم تا حرف بزنم.
خدا به داد …
الان اين كه گفتي مردم با من بودي ديگه ! :دي
حالا از اين داستانا گذشته بهبد چرا دعوا داري ؟! 🙂
behbod khorde nagir.oon bad fahmide bood
😉
منظورش منم !
نه منظورم خود خودشه ! (رضا)