پرش به محتوا

تیتر بی تیتر! 13/03/2008

2008/03/13
by

یک خبر فوق العاده:
آرشام پارسی: امروز اتحادیه اروپا وضعیت مهدی کاظمی را بررسی کرد و از مجموع شصت رای، چهل و شش رای مثبت، دو رای منفی و دوازده رای ممتنع تصویب شد که کشورهای عضو اتحادیه اروپا اجازه ی بازپس فرستادن هــ ـمــ ـجـــنـــ ـســـــ ـگــرایان ایرانی را به ایران ندارند زیرا برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا کاملا روشن شده است که ایران هــ ـمــ ـجـــ ـنـــ ـســـــ ـگــرایان را دستگیر، شکنجه و حتی اعــ ـدام می کند. همچنین اتحادیه اروپا اعلام کرد که انگلستان اجازه ی باز پس فرستادن مهدی کاظمی به ایران را ندارد

  • من رای نمی دهم، با حماقت و تایید جمهوری اسلامی همراه نمی شم.
    رای نمی دهم چون روند این انتخابات را قبول ندارم.
    رای نمی دهم چون 8 سال فرصت سوزی اصلاح طلبان را فراموش نکرده ام و دیگر به حداقل ها اعتقادی ندارم.
    رای نمی دهم چون مجلسی می خواهم که حامی ام به عنوان یک شهروند ایرانی باشد نه مجلسی که همچون مجلس هفتم هر آینه بر ضررم و چون مجلس ششم تنها دلخوشکنکی باشد که از آن هرچند ضرری نرسد ولی سودی هم نمی رسد.
    رای نمی دهم و برایم فرقی نمی کند امثال خاتمی روی کار باشند یا احمدی نژاد، چون معتقدم این خانه! از پایبست ویران است.
    رای نمی دهم و همراه نمی شوم تا دیکتاتور بداند که نمی تواند حماقت ها و ظلم هایش را با پشتوانه رای من بر ملت روا دارد.

  • امروز پسر برای ساعاتی برترین وبلاگ وردپرس فارسی بود ( به خاطر این مطلب )، خوشحالم و امیدوار که این روند ادامه داشته باشه و بتونه قدری به هدفمون کمک کنه.
    اینم عکس داشبورد وردپرس فارسی ( روش کلیک کنید تا بزرگش رو ببینید ):

    111111

  • تالار، تالار، …، تالار، تالار، …

  • نمردیم دیدیم مانی زانیار تو یک ماه دو بار آپ کرد!

  • یادش به خیر، آرشام یکی از اولین بلاگرهای وردپرس فارسی بود، اون زمانی که هنوز وبلاگش رو حذف نکرده بود اغلب به عنوان برترین وبلاگ روی داشبورد وردپرسی ها بود.
    کاش هیچ وقت حذفش نمی کرد و کاش…!

  • تنهایی بد دردیه حتی توی وبلاگ نویسی، طی این چند وقته دلم بدجوری برای مجله کوئیری ها تنگ شده، تا خبری بود اول اونها می زدند و بعد پسر ( معدود مواردی هم بود که پسر جلوتر از اونها خبری رو نشر می داد ولی …! )، این چند وقته و مخصوصا سر قضیه ی جایزه ی فلیپا حسابی جاشون خالی بود.
    رقابت و رفاقت خیلی قشنگ تر از تنهاییه. ( چش بسته غیب گفتم! )

  • نمی دونی شنیدن یه خسته نباشید از لبای تو، گرفتن یه آفرین از چشات چه چقدر حالم رو خوب می کرد، چقدر برام قشنگ بود.
    به خودش قسم! این بی انصافیه!

  • من ( در حالی که عصبانی ام و فریاد می کشم ): کی این ها رو می فرسته پیش من؟! من حوصله ی این بچه قرتی ها و ادا اصول هاشون رو ندارم، کی گفته اینها رو بفرستین سمت من؟!!
    رئیس ( با شنیدن صدای من خودش رو می رسونه و می گه ): رضاجان آخرین باری که خودت رو توی آینه دیدی کی بوده؟! خب می بینن یکی عین! خودشون هست …
    من ( حرفی برای گفتن باقی نمی مونه، پس خفه می شم! )

  • گوگوش:
    دست من وقت نوشتن شکل اسم تو رو داره
    وقت خوندن صورت من خنده هاتو کم میاره

    تو چه خوشرنگ و عزیزی مثل یک نت لب گیتار
    مثل فکر شعر تازه، حدس یک گل پشت دیوار
6 دیدگاه leave one →
  1. 2008/03/13 20:57

    رضا جان،
    من مجبور شدم که وبلاگم را ببندم. بعضی وقت ها خودم هم دلم دلتنگ می شوم. ارتباط خیلی زیادی داشتم و روزانه بیش از 1000 نفر بازدید می کردند و خبر رسانی فوق العاده ای بود. پس از فوت مادربزرگم و گذاشتن عکس او خیلی اتفاق ها افتاد و به دلیل رعایت خانواده ام و جلوگیری از فشاری کهع بر روی آنها بود تصمیم گرفتم که آن را تعطیل کنم.

  2. 2008/03/13 22:14

    خوب منم راي نمي دم.من كاري به ملا ها ندارم،كلن با دموكراسي مشكل دارم.

  3. مهران permalink
    2008/03/14 08:38

    ولي من مي ترسم مي ترسم حق دارم كه بترسم
    من رياست جمهوري راي ندادم و اين آقا
    مي ترسم فردا دوباره خودمو مواخذه كنم چرا
    شايد تغيير نكنه ولي من مي گم نظرمو گفتم
    درسته خاتمي كاري نكرد ولي خرابكاري هم نكرد
    اين آقا رو توي سايت اصولگراها بخونن همه مي گن گند ذده
    من مي گم 30 سال اصلاحات لازمه نمي شه نمي ذارن
    حداقل 1 روز بشه بهتر از هيچيه حداقل اون وقتا نمي ترسيدم
    حالا مي ترسم زندگي با ترس رو دوست ندارم مي خوام نترسم
    و اگه ايراني باشه و نذاره من بترسم همين همراه شو عزيزها هستن
    من راي مي دم تنها ندارم حامي دولتيا راي بيارن و بس …

  4. 2008/03/15 07:04

    هرگز رای نداده و نمیدم . به کی رای بدم به این جنایت کارهای کثیف ؟ اینهایی که بویی از آدمیت نبردن ؟

  5. 2008/03/15 07:42

    آخه چرا فکر میکنید رای شما را از صندوق بیرون میارند و می شمارند ؟ تعداد صندلی هایی که در مجلس از سوی رهبر به عنوان سهم به اصلاح طلب ها داده میشه از مدتها قبل تعیین شده، چه تمام مردم ایران برند به این اصلاح طلب ها رای بدند و چه این اصلاح طلب ها یک رای هم نیارند اون صندلی ها مال اونهاست نه شما با رای دادن میتونید تعداد این صندلی ها را حتی یکی زیاد کنید نه با تحریم میتونیم یکی از این صندلی ها را کم کنیم، تنها کاری که رای ما میکنه اینه که به عنوان سیاهی لشگر جلوی صنودق رای به نظام مشروعیت بدیم.

  6. مهران permalink
    2008/03/15 17:49

    من براي نظر شما احترام قائلم ولي اون رو بي ارزش ميدونم
    با اين رويه هرگز جمهوري نخواهيم بود هر دوره تحريم …
    منم اصلا راضي نيستم و خوشحال ولي بي انصاف هم نيستم
    و كانديدايي رو كه ميشناسم و مي دونم مرد عمله راي ميدم
    تا مثل الان نماينده حامي دولت با 20 ميليون تومن ساپورت
    با اختلاف فاحش پنجم بشه و نتونن يك پله بالاش بيارن
    و در مريوان با 11000 راي اختلاف تنها كانديداي اصلاح طلب
    در استان راي آورد ولي ميدونم شما اينارم قبول نداريد
    فقط مي گيد من راي ندادم تو چرا دادي و خودتون براي ديگران حق راي قائل نيستيد

بیان دیدگاه